بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 43
اینها را به نیت آن ننوشته ام که کسی بخواند،وبر من رحمت آورد،
بلکه نوشتم که قلب آتشینم را تسکین دهم و آتشفشان درونم را آرام کنم...
اینجا قلب میسوزد،اشک میجوشد،وجود خاکستر میشود و احساس سخن میگوید...
اینجا کسی چیزی نمی خواهد،انتظاری ندارد،ادعایی نمیکند...
.
.
.
چه خوش است:
دست از جان شستن و دنیا را سه طلاقه کردن،
از همه قید و بند اسارت حیات آزاد شدن
پرچم حق را در صحنه خطر و مرگ برافراشتن،
به همه طاغوتها نه گفتن،
با سرور و غرور به استقبال شهادت رفتن...
جائی که دیگر انسان مصلحتی ندارد تا حقیقت را برای آن فدا کند،
دیگر از کسی واهمه نمی کند تا حق را کتمان نماید...
گزیده ای از راز و نیازهای
سردار پر افتخار اسلام
شهید دکتر مصطفی چمران
کجایند مردان بی ادعا
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
اشتراک